امروز به لطف دوستی نسخه کتاب مکاتبات دوستانه استاد دکتر سید حسین مدرسی و رسول جعفریان به دستم رسید. مجموعه ای است خواندنی از نامه ها و مکاتبات دانشمند برجسته جناب آقای دکتر مدرسی. چون در ضمن آن اشاره ای دیدم به یک نوشته از استاد مدرسی که آن را به مناسبتی که ذکرش در کتاب هست و گویا اشاره ای هم به من دارد در اختیار دارم، انتشارش را در اینجا مفید دیدم. این نوشته تا آنجا که من اطلاع دارم تاکنون گویا به چاپ نرسیده است. لازم به ذکر است که کتاب الأخبار تألیف نوفلی دو سه سال پیش به طرز شایسته ای وسیله دوست ما جناب آقای رسول جعفریان در تهران منتشر شد.
و اینک متن نوشته استاد مدرسی:
ابو ا لحسن علی بن محمد بن سلیمان نوفلی ، راوی از حضرت امام هادی ، زنده در سال 245 (امالی شیخ: 574 چاپ محمودی قم) و 250 (همان: 463). او نگارنده کتاب الاخبار است که مسعودی در مروج 3: 183 و 203 و 276 و 278 و 279 از آن به همین نام ، و در نقل هایی دیگر در 3: 203-204 و 275 و 279-281 بدون نام کتاب ، و در مقدمه کتاب 1: 13 جزء مؤلفان کتاب های تاریخ که او از آن در تألیف کتاب خود بهره برده است یاد می کند. ابو الفرج در مقاتل الطالبیین: 155 ، 163-164 ، 333 ، 338-339 ، 406-407 ،419-423 ، 442-455 ، 465-482 ، 487-489 ، 493-494 ، 500-505 ، 540-541 ، 620-625 (و شاید 642-643 هم) از او ، اکثراً از طریق مورخ شیعی ابو ا لعباس احمد بن عبیدالله بن محمد بن عمار ثفقی کاتب ، درگذشته 314 (تاریخ بغداد 4: 252) و مؤلف کتاب المبیضه فی اخبار آل ابی طالب که منبع عمده ابوا لفرج در مقاتل است ، نقل می کند. اما در آغاز داستان خروج ابوالسرایا مقدمه ای دارد که این نوفلی شیعه امامی بود و در مذهب خود تعصب می ورزید و می کوشید با گزارش های خود در باب زیدیه چهره آنان را مشوه جلوه دهد. بیشتر روایت او در این موارد از پدرش است که در آن زمان در بصره بود و از نزدیک شاهد عینی حوادث نبود و آن اخبار را از زبان مردم کوچه و بازار شنیده و این مؤلف برای زشت نمودن چهره زیدیان همان دا ستان های عامیانه را در کتاب خود گنجانیده است (مقاتل: 518). پس این که نگارنده ا لزام ا لنواصب در نقل مطلبی که در مروج 3: 203-204 از این نوفلی آمده او را "ا لنوفلی ابن سلیمان" از علماء اهل سنت دانسته (بحار 44: 309) درست نیست. ابو ا لفرج همچنین تقریباً در همه مجلدات کتاب اغانی به تکرار از این نوفلی نقل کرده که موارد آن در فهارس اعلام آن اثر مشخص است. طبری هم در مطا لب مربوط به علویان (در جلد 8 طبع دار ا لکتب تاریخ خود ) بخش هایی بزرگ از این نوفلی آورده که فهرست پایان این چاپ موارد آن را به دست می دهد. ابو ا لعباس حسنی نیز در مصابیح به شهادت بخش کوچکی از آن که همراه اخبار فخ احمد بن سهل رازی چاپ شده از آن فراوان بهره برده هر چند مصحح آن اثر ، این نوفلی را به درستی نشناخته و او را متوفی یک سال پس از درگذشت حضرت رضا (که در سال 203 بود) گمان برده است.
چنین است نام برخی منابع دیگر که از این مؤلف مطالبی تاریخی نقل نموده اند که ظاهراً همه در مآل از همین اثر او ست:
- کافی 1: 230 و 500 ، 4: 170 و 486 ، 5: 96-97 ، 6: 224 و 225 ، 7: 38
- کامل ا لزیارات: 324-326 (طبع مرحوم امینی)
- موشٌح مرزبانی: 214 ، 247 ، 252
- عیون اخبار ا لرضا 1: 69-72 و 79-80 و 85-88 ، 2: 142-143 و 224 (بیشتر موارد به نقل از همان ابوا لعباس ثقفی کاتب)
- ثواب الاعمال: 64
- علل ا لشرایع 1: 67
- ا لفرج بعد ا لشدٌه تنوخی 1: 175-176
- حلیه ا لسیراء ابن الابار 1: 53-54 (نیز البیان ا لمغرب فی اخبار الاندلس و ا لمغرب ، ا بن
ا لعذاری مرٌاکشی ، چاپ جدید لیدن 1: 83 که دارد: "وکان سبب وصول ادریس ا لی ا لمغرب علی ما ذکره ا لرقیق و النوفلی فی ا لمجموع ا لمفترق ؟ ..." که باید مجدداً چک شود)
- ا ما لی شیخ: 463-472 ، 543 ، 574-575 ( همه به نقل از همان ابوا لعباس ثقفی کاتب)
- تهذیب او 6: 211
- کتاب ا لمغرب فی ذکر بلاد ا فریقیا و ا لمغرب ) بخشی از مسا لک و مما لک ابو عبید بکری(: 118 ، 122 ، 125 ، 237
- شرح نهج ا لبلاغه ابن ابی ا لحدید 5: 5 و 6 (همین نیز در 8: 119-120)، 7: 121 و 149
يكشنبه ۱۵ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۴۱