بالاخره بعد از حدود چهارده سال تلاش کتاب تاریخ جامع ایران و با همت جناب آقای سید محمد کاظم موسوی بجنوردی در بیست جلد منتشر شد. کاری است بزرگ و ارزشمند که فارغ از جنبه علمی آن می بایست بدان به عنوان نوعی حرکتی ملی برای تدوین تاریخ ملی ایران، کشوری با هویتی پیوسته و تاریخی و با مردمانی با خودآگاهی ملی نگریست و آن را ارزیابی کرد. از این نقطه نظر این کتاب تمایزی روشن با تاریخ ایران کمبریج دارد که صرفاً کاری علمی بود و هست و نویسندگانش هم عموماً خارجیانند. من سالها با دائره المعارف بزرگ اسلامی همکاری کرده ام. درست از سال ۱۳۶۷ شمسی همکاری فعال من با آنجا آغاز شد و تا سال ۱۳۷۵ به طور مستمر ادامه یافت. بعد از آن هم دست کم تا سال ۱۳۸۱ شمسی به صورت تألیف چند مقاله ای با آن مرکز علمی معزز همکاری خود را ادامه دادم و مهمتر از آن اینکه اتاقی در آنجا داشتم و تسهیلاتی برای بهره وری از کتابخانه عظیم و امکانات آنجا. در طول زمان انتشار جلد ششم دائره المعارف بزرگ اسلامی عضو هیئت عالی علمی آنجا بودم و همینک نیز یک سالی است که باز عضو هیئت عالی علمی آن مرکز هستم. بدین ترتیب با بسیاری از نویسندگان تاریخ جامع ایران از نزدیک آشنایی دارم و می دانم که بسیاری از آنها در رشته های علمی خود از بهترینها هستند.
طبعاً هر کاری علمی که برای نخستین بار صورت می گیرد نقائص و اشکالاتی دارد اما به نظرم این دلیل نمی شود تا از اهمیت اصل کاری بدین بزرگی ابداً کاسته شود. دیدم برخی در صفحات مجازی نوشته اند که تعدادی از مقالات این کتاب را همان نویسندگان دائره المعارف نوشته اند و یا اینکه گاه مشابهت هایی میان مقالات این دو مجموعه وجود دارد. خوب مگر این ایرادی به تاریخ جامع ایران وارد می کند؟ بسیاری از مقالات دائره المعارف بزرگ اسلامی از مقالات بسیار خوب در زمینه خود و نویسندگانشان از محققان بسیار خوب کشورند. اگر در مقالات دائره المعارفی مبنای کار بر بیان کلیات و ارائه تحلیلی کلی و نگاهی جامع و عدم ذکر برخی جزئیات است گمان می کنم برای تاریخ جامع هم کم و بیش باید همین دیدگاه حاکم باشد و توقع نیست که در چنین کتابی آنگاه که فی المثل از تاریخ یک خاندان حکومتگر صحبت می شود نگاهی تفصیلی و با ذکر همه جزئیات حاکم باشد، توقعی که از یک مقاله که در یک ژورنال منتشر می شود باید داشت و یا از رساله ای دکتری که درباره جنبه ای از جنبه های آن خاندان حکومتگر بحث می کند. اگر چنین چیزی مد نظر باشد که دیگر آنچه تولید می شود را نمی توان تاریخ جامع خواند و آن را با توجه به محدودیت ها و با توجه به ضرورت اصل کار، در بیست جلد بست و منتشر نمود.
طبعاً تعدادی از نویسندگان دائره المعارف توانایی تدوین مقالات و بخشهای متنوعی از این کتاب را دارند و به همین دلیل هم از آنها دعوت شده که در بخشهای مختلف مشارکت کنند. این مسئله را باید در همان چارچوبی که گفتم دید و فهمید. با این وصف از فهرست بخشهای آن چنین احساسی برای من پیدا نشد. تا آنجا که امکان داشته دست کم در تاریخ جامع ایران از نویسندگان متنوع و متخصص استفاده شده است. وانگهی ما باید محدودیتهای داخلی را هم ببینیم. در این کتاب تا آنجا که من می دانم اصل بر آن بوده که از نویسندگان داخلی استفاده شود. از چند نویسنده ایرانی هم که در خارج زندگی می کنند نیز به مناسبتهایی و به شکل محدود دعوت شده است. خود من در این کار بزرگ توفیق همکاری نداشتم و در طول سالهای تألیف این کتاب نیز خارج از ایران زندگی کرده ام. از برخی نویسندگان غربی هم در تدوین این کتاب دعوت به عمل آمده و آنها هم باز به مناسبتهایی و با دلائل مختلفی دعوت شده اند و الا اصل در تدوین این کتاب تا آنجا که من می دانم استفاده از نویسندگان ایرانی و امکانات داخلی بوده است. حاصل آنچه انجام شده نیز طبعاً کاری ملی است، نه صرفاً بدان جهتی که در مطلع سخن گفتم بلکه باز به این دلیل که در این کتاب سعی شده پژوهشهای داخلی و ملی مورد استفاده قرار گیرد. کتاب هم در نتیجه کاری است عظیم درباره تاریخ جامع ایران با رویکرد و نگاهی ایرانی و همراه با نوعی خودآگاهی ملی.
دائره المعارف بزرگ اسلامی به ویژه از آن هنگام که مجلداتی از آن به انگلیسی ترجمه شده بیش از پیش مورد اهتمام محققان خارجی در زمینه های اسلام شناسی و ایران شناسی قرار گرفته است. کتاب تاریخ جامع ایران هم می بایست به انگلیسی ترجمه شود. بی تردید در ترجمه انگلیسی آن و یا در چاپهای مجدد اصل کتاب می توان فصلهایی را بدین کتاب افزود و یا تجدید تحریر و تألیف کرد. آنطور که آقای بجنوردی شخصاً به من ابراز کردند بنا دارند فصلهایی که در این چاپ به دلائلی نتوانسته اند تدوین کنند را به صورت ذیل در آینده نزدیک منتشر کنند. مهم آن است که برای نخستین بار کاری بزرگ در زمینه تاریخ جامع ایران آغاز شده و بستری مناسب برای این کار عظیم ملی فراهم آمده است.
انتشار این کتاب را به جناب آقای سید محمد کاظم موسوی بجنوردی و همکارانشان و از جمله دوست دانشمندم جناب آقای سید صادق سجادی که زحمت مدیریت و ویرایش بخش عظیمی از این کار را عهده دار بوده اند تبریک می گویم.
دوشنبه ۸ تير ۱۳۹۴ ساعت ۳:۴۱
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
جناب آقای دکتر حسن انصاری
سلام. از الطاف جناب عالی سپاسگزارم. همانطور که اشاره کرده اید و من نیز چندین بار پیش و پس از چاپ تاریخ جامع ایران در انواع مصاحبه ها گفته ام، تصنیف و تألیف و تدوین تاریخ جامع ایران پایان نیافته است و بلکه به اعتباری تازه شروع شده است. امیدوارم عنقریب بتوانیم نسخه ای مهذب تر با ابواب جدید بیرون دهیم. هم اکنون پنج فصل تازه در دست تألیف است. توفیق جناب عالی را در کارهای بزرگ و مهم تحقیقی که فی الواقع باب تازه ای بر روی پژوهشهای فرقه شناسی گشوده است، از خدای بزرگ خواهانم.